نظر

يادش بخير اشعار خاطره انگيز:باز باران با ترانه،روباه وزاغ،اشک یتیم

نویسنده : reza
موضوع : حجاب ,  , 

 


 

روباه و زاغ

 

زاغکی قالب پنیری دید
به دهان بر گرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی
که از آن می گذشت روباهی
روبه پر فریب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت: به به، چقدر زیبایی
چه سری، چه دمی، عجب پایی
پر و بالت سیاه رنگ و قشنگ


برچسب ها:

- 1:2

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 32 صفحه بعد